روایتی از چالشهای پیش روی ناشنوایان؛ از عدم حمایت بیمهها تا هزینههای هنگفت خرید سمعک
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۵۷۳۹
گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ مهدی امیری پور: او یک ناشنواست، برای صدا زدنش باید به آرامی از کنارش عبور کنید یا او را در همین نزدیکیها صدا بزنید، سمعک جزء وجودی ناشنواست و بی آن هیچ صدایی از محیط اطراف را نمیشود، ناشنوا انگار همه چیز را امن و امان میداند، سکوت بر زندگی او سایه افکنده اما چشمان او راوی قصهای دیگر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
براساسآخرین آمارها ۲۳۰ هزار نفر از هموطنان ناشنوا هستند که سازمان بهزیستی توانسته هویت آنها را شناسایی کند، تبعاً این تمام آن آماری نیست که گویای وجود ناشنوایان در جامعه است، این طیف از جامعه با چالشهای جدی روبرو هستند که به منظور بررسی هر چه بیشتر این مشکلات با حامد عابدینزاده، مدیرعامل تشکلهای مردم نهاد افراد دارای معلولیت شنوایی به گفتوگو نشستیم،
متن این گفتوگو را میتوانید در ذیل بخوانید:
نقش قانون در حمایت از جامعه ناشنوایان چه بوده است؟
قانون حمایت از افراد دارای معلولیت بسیار مهم است، براساس این قانون بهزیستی موظف است تشکلهای مردم نهاد افراد دارای معلولیت شنوایی را تشکیل دهد که با پیگیریها و تلاش انجمن خانواده ناشنوایان ایران،کانون ناشنوایان و مؤسسات دیگر که طی یک جلسه برای تشکیل شبکه مردم نهاد تشکلهای مردم نهاد معلولیت شنوایی به تفاهم رسیدند ایجاد شد و براساس قانون ماده ۳۱ کمیته پیگیری و نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان، تمامی نمایندگان شبکه ها نیز در آن کمیته به عنوان ناظر و بدون حق رای حضور دارند.
صدور مجوز تشکلهای مردمی در دست چند سازمان
شما مجوز خود را از کجا اخذ کردهاید و آیا دو گانگیها در ارائه مجوزها شما را آزار نمیدهد؟
وزارت کشور مجوز شبکه ملی را صادر کرده و بهزیستی نیز به یک شبکه ملی دیگری مجوز داده و بر این اساس در حال حاضر ۲ شبکه ملی مردم نهاد افراد دارای معلولیت ناشنوایی وجود دارد که فعالیتهایشان موازی همدیگر است، این باعث سردرگمی و اختلاف بین دو گروه می شود که خانواده ناشنوایان را با مشکل روبرو میکند و متأسفانه وزارت کشور، فراجا و بهزیستی با یکدیگر به تفاهم نرسیدهاند که مجوز صادر میکنند.
این سه سازمان و وزارتخانه هر کدام به صورت جداگانه فعالیت میکنند و باعث میشود تا در جامعه ناشنوایی سه گروه به وجود آید و این دسته بندی باعث اختلاف می شود و این موجب شده تا سازمانها و نهادهایی مانند شهرداری تهران، وزارت بهداشت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و...با ۳ گروه ارتباط داشته باشند و این هم باعث سردرگمی برای ارتباطات شده است، به طوری که نمیتوانند به درستی به جامعه ناشنوایان خدماتی ارائه دهند.
باید کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی به ماجرای صدور مجوزها ورود کند و ما میخواهیم تمامی مجوزها از سوی سازمان بهزیستی صادر شود چرا که این سازمان متولی اصلی افراد دارای معلولیت در کشور است و متخصص در عرصه خدمات دهی به جامعه هدف است. لغو این مجوزها و صدور از یکجا باعث می شود تا سردرگمی موجود در میان جامعه هدف تشکل های مردمی از بین برود.
ما مجوز تشکل های مردمی را از سازمان بهزیستی گرفته ایم و اما آن گروه های دیگر ناشنوایی از وزارت کشور مجوزهای خود را دریافت کرده اند و نظارت ها پابرجاست.
کاشت حلزون پایان ناشنوایی نیست
تاکنون تعریف درستی از ناشنوایان در جامعه ارائه نشده است، اساسا خانواده ناشنوایان به چند دسته تقسیم میشوند؟ و بگویید چرا برخی از پزشکان خانوادهها را به کاشت حلزون ترغیب میکنند؟
ما درباره بخش شنوایی صحبت میکنیم و به چند دسته تقسیم میشوند، ناشنوایی کامل و کم شنوا اما کم شنوایان به دو بخش تقسیم می شوند، افرادی که از سمعک استفاده میکنند و افرادی که کاشت حلزون انجام دادهاند. پزشکان به جای آنکه بگویند آن فرد،کم شنوا یا نیمه شنوا یا دارای اُفت شنوایی است میگویند جراحی کاشت حلزون.
پزشکان جراح میگویند ناشنوا صوت خوبی ندارد و از زبان اشاره استفاده میکند، نمیتواند با جامعه ارتباط برقرار کند و صحبتهای منفی دیگری، اما میگویند با کاشت حلزون می تواند صحبت کند، بشنود، گفتار داشته باشد و سواد خواندن و نوشتن داشته باشد و میتواند راحتتر ارتباط برقرار کند. این پزشکان مردم را ترغیب میکنند تا به کاشت حلزون مجاب شوند؛ یعنی ما ابزاری برای آن افرادی هستیم که کاشت حلزون انجام داده اند.کاشت حلزون یک ابزار است و این کاشت مانند سعمک بوده و معایب و مزایایی دارد، آن هم بسته به درصد شنوایی آن بیمار.
براساس ماده ۶ قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت توانبخشی کاملا تعریف شده که کاشت حلزون سمعک،گفتار درمانی و تربیت شنوایی مربوط به افرادی است که معلولیت شنوایی دارند، بودجه دولت باید در این بخش تقسیم شود. بنده عضو کمیته تخصصی توانخبشی سازمان بهزیستی بهزیستی هستم و در کمیسیون توانبخشی مجلس شورای اسلامی نیز فعالیت دارم، یک پزشک شنوایی در مجلس بسیار پیگیری کرد تا واردات سمعک را از طریق گمرک انجام دهد اما پس از تلاش بسیار موفق شد و توانست حدود ۳۰ هزار سمعک را وارد کشور کند، سوال ما این است چرا باید مشکلات این چنینی در گمرک باشد اما برای واردات ابزارهای کاشت حلزون این محدودیتها وجود نداشته باشد؟
سهم ناچیز بیمهها در حمایت از خرید سمعک
با این حال باید مشکلاتی برای تهیه سمعک برای ناشنوایان وجود داشته باشد؛ آیا آماری از نرخهای سعمک در بازار دارید؟
چندی پیش برای دخترم یک دست سمعک خریداری کردم، در ایران سمعک وجود دارد اما حقیقتاً قیمت آن بسیار بالاست، خرید این سمعک رقمی معادل ۲۴ میلیون تومان هزینه برای من در برداشت و این هزینه بسیار سنگین بود، با این حال بیمه تأمین اجتماعی تنها ۳ میلیون را پرداخت کرد، بهزیستی نیز به عنوان حمایت سالانه یکبار و آن هم ۶ میلیون تومان را پرداخت کرد. یک سمعک بین ۳ تا ۵ سال عمر می کند، آن هم بسته به مراقبت هایی که نیاز دارد مانند عرق نکردن، آب رفتن در داخل سمعک و ...
در حقیقت سهم حمایت بیمهها بسیار ناچیز و کوچک است، بیمه تکمیلی تا سقف محدودی را پوشش میدهد، بیمه تأمین اجتماعی نیز همین طور است و باید از چندین نهاد کمک بگیریم تا بخشی از آن تأمین شود. آن هم مبلغ ناچیزی می شود، تأمین تکمیلی برای دخترم حدودا یک میلیون تأمین اجتماعی پرداخت کرد که در مجموع ۱۰ میلیون از بیمهها و ... پرداخت شد و ۱۴ میلیون دیگر از جیب خودم پرداخت کردم.
قیمت سمعکها بستگی به نوع شنوایی دارد، هرچقدر میزان شنوایی کمتر باشد قیمت سمعک بالاتر میرود و هرچه این میزان بیشتر باشد قیمت سمعکها نیز کمتر است، قیمت سمعکهای پایینتر از این قیمتها نیز یافت می شود اما اصلا کیفیت ندارد و ممکن است عمر کمتری داشته باشد.
ما شاهدیم در میان جامعه ناشنوایان که پدر یک خانواده کارگر است و یا حتی بسیار فقیر هستند و کسی از آنها حمایت نمیکند، ممکن است در میان این افراد کسانی باشند که بیمه از آنها حمایت نکند و از طرفی دیگر هم برخی بیمههای تکمیلی نیز هزینههای سمعک را پرداخت نمیکنند، به تعبیری دیگر اصلاً پرداختی برای آنها در سیستم وجود ندارد.
ناشنوایان برای خرید باتری سمعک نیز با مشکلاتی روبرو هستند، این را چگونه روایت میکنید؟
ما امروز برای تهیه باتریهای سمعک نیز باید هزینههای گزافی پرداخت کنیم، ارز ترجیحی نیز خذف شد و به این دلیل بسیاری از مشکلات ما دوچندان شد به همین دلیل، شاهد افزایش قیمت اجناس و یا واردات اجناس بی کیفیت به کشور هستیم.
امروز برای خرید چندین بسته باتری مخصوص سمعک ماهانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان هزینه میکنیم و این نیز برای اغلب خانواده ناشنوایان بسیار دشوار است.
برای کاشت حلزون به این نهادها سر بزنید
وضعیت مستمریهای ناشنوایان چگونه است؟
افراد ناشنوا معمولاً در مشاغلی کار میکنند که حقوق های کمتری میگیرند، باید بهزیستی از طریق بخشی از مستمریها به آنها کمک کند، با توجه به شرایط اقتصادی برای خیلی از ناشنوایان مستمریها قطع شده است چرا که بودجه کاهش یافته و متقاضیان افزایش یافته است.
بهزیستی مجبور است که شیوه نامه ای را تدوین کند و افرادی که دارای شغل هستند، دارای بیمه، آپارتمان و خودرو هستند مستمریهایشان را قطع کند تا بتواند به دیگر نیازمند رسیدگی کند.
بهزیستی متولی معلولان است، چندین گروه را تحت پوشش خود دارد و اولویت بندی کرده است، ما ناشنوایان در دسته های آخر قرار داریم. این سازمان جامعه هدف خود را در قالب ۶ گروه تنظیم و تعریف کرده است گروه اول بستریگراها هستند(بیمارانی که در بستری بوده و یا دستگاه های خاص به آنها وصل است)، دوم افراد دارای ویلچر، سوم افراد کم توان ذهنی، چهارم افراد دارای نقصهای جسمی، نابینایان و در نهایت ناشنویان هستند که اینها تحت پوشش سازمان بهزیستی بوده و از آن خدمات میگیرند.
بهزیستی تلاش می کند یک فرد درمان شود، مستقل شود و به زندی عادی خود بپردازد، نیازمند بهیستی نباشد و بتواند مشکلات خود را به صورت خودکفایی حل و فصل کند، خودکفا شود. مانند آنکه یک ناشنوا کاشت حلزون داشته باشد و دیگری نیازی به سمعک نداشته باشد، من اگر اشتباه نکنم هزینه بهزیستی برای حرجی کاشت حلزون هزینه ای معادل ۷ میلیون تومان پرداخت می کند، مابقی نیز وزارت بهداشت پرداخت می کند، قسمتی هم بنیاد مستعضفان پرداخت می کند و بنیاد برکت و خیریه ها نیز بخش دیگری از این هزینهها را پرداخت و کاشت انجام می شود، این راه درمان است.
برای کاشت حلزون یک ناشنوا باید چه مراحلی را طی کند؟
روند به این صورت است که یک ناشنوا در مرکزی بهزیستی پرونده ای دارد و اعلام می کند که می خواهم عمل کاشت حلزون انجام دهم، مددکار سازمان بهزیستی اقدام به انجام اموری میکند که برای عمل جراحی نیاز است، پیگیری ها را انجام میدهد و هزینهها را جمع آوری میکند، برای انجام این عمل جراحی حدود ۹۰ میلیون تومان نیاز است که این کمک ها را جمع آوری میکنند تا خانواده فرد ناشنوا کمتر هزینهای را متحمل شود.
ناشنوایی که عمل جراحی کاشت حلزون را انجام میدهد این طور نیست که بتواند همیشه صدا را بشنود، گاهی که میخوابد باید قطعاتی از دستگاه را از خود جدا کند و آن زمان دیگر هیچ صدایی را نمیشنود، وقتی زلزله تهران آمد من اصلاً متوجه هیچ صدایی نشدم و این برای ما بسیار دشوار است، حقیقت آن است که باوجود این عمل جراحی فرد ناشنوا صدا را میشود، اما این همیشه نیست و گاهی خاموش است و بی صدا.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: معلولیت شنوایی کاشت حلزون مشکلات ناشنوایان افراد دارای معلولیت خانواده ناشنوایان سازمان بهزیستی معلولیت شنوایی تشکل های مردم میلیون تومان کاشت حلزون مردم نهاد قیمت سمعک مستمری ها یک ناشنوا عمل جراحی هزینه ها بیمه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۵۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مروری بر بودجه در سال ۱۴۰۳؛ دست دولت در جیب مردم برای جبران کسری!
آفتابنیوز :
هیرش سعیدیان- پس از مدتها تاخیر غیرمعمول، دولت سیزدهم بخش دوم قانون بودجه ۱۴۰۳ را که شامل جداول و ضمائم منابع شرکتی نیز میباشد، منتشر کرد.
۳ میلیون و ۷۴۱ هزار میلیارد تومان جمع منابع در نظر گرفته شده بودجه سال جاری است. حمیدرضا حاجی بابایی، رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس برای بودجه دولت در سال ۱۴۰۳ قریب ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری پیشبینی نمود، برخی کارشناسان مانند مهدی پازوکی چنین پیشبینیهایی را «بیش از حد خوشبینانه» ارزیابی کردهاند. کسری بودجه که در اثر افزایش هزینههای دولت ایجاد میشود، یکی از علل اصلی رشد تورم در جامعه است.
وضعیت ناامید کننده بیمه ایران و ماشین سازی تبریز
بر اساس جدوال پیوستی، شرکت ماشینسازی تبریز که زمانی یکی از شواحدهای های موفق و صادر کننده نمونه صنعتی ایران محسوب میشد، در سال ۱۴۰۳ جزء شرکتهای سر به سر و بدون سود طبقه بندی شده است، درآمد و هزینههای این شرکت به شکل برابر معادل ۸۰۵ میلیارد و ۶۴۰ میلیون تومان است.
در حالی که شرکتهای خصوصی بیمه کشور نیز در سالهای اخیر اغلب در ترازنامه خود سودهای قابل قبولی شناسایی کردهاند، وضعیت بزرگترین شرکت بیمه کشور چندان نویدبخش به نظر نمیرسد.
در جداول بودجه، درآمد شرکت سهامی بیمه ایران به عنوان تنها بیمه دولتی کشور، ۷۳ هزار و ۵۱۲ میلیارد و هزینههای آن حدود ۷۳ هزار و ۴۱۲ میلیارد برآورد شده است. با توجه به زیان انباشته شرکت به نظر میرسد این مجموعه جزء شرکتهای زیانده به حساب آید، اخیراً مدیرعامل بیمه ایران پس از ماهها اعتراض و انتقاد کارشناسان از سمت خود برکنار شد.
شرکت راه آهن درگیری داخلی و زیان گسترده
اخیراً ۵ تشکل اصلی صنفی شرکتهای خصوصی پیمانکار و دخیل در صنعت راه آهن ج. ا در نامهای ۷ صفحهای از نحوه مدیریت سید میعاد صالحی مدیرعامل این نهاد انتقاد کرده و وی را مسئول زیان و افت عملکرد قابل توجه رجا معرفی کردند. یک منبع آگاه در گفتگو با آفتابنیوز، توقف اولین قطار ترانزیتی از افغانستان به ترکیه و عدم صدور اجازه عبور برای آن را نیز به اختلافات داخلی در راه آهن نسبت داد.
در جداول بودجه ۱۴۰۳ علی رغم انحصار شرکت راه آهن، برای این شرکت حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان زیان پیش بینی شده است.
بودجه باشگاه پرسپولیس چند برابر استقلال
در بودجه سال جاری، هزینههای باشگاه استقلال ۶۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون و درآمدهای آن ۷۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون محاسبه شده است. در واقع این باشگاه هیچ سودی ندارد. باشگاه استقلال اخیراً با اجبار دولت به هلدینگ سرمایه گذاری خلیج فارس واگذار شد. با توجه به اینکه سهامدار عمده این مجموعه شرکتهای سهامی عدالت و صندوق بازنشستگی نفت هستند، در واقع از این پس، پول قرارداد بازیکنان از جیب سهامداران عدالت و بازنشستگان نفت پرداخت خواهد شد. پرسپولیس نیز به یک کنسرسیوم بانکی واگذار شد.
دولت به بهانه آنکه خریداران خصوصی «اهلیت ندارند» از واگذاری این دو باشگاه پرطرفدار به بخش خصوصی خودداری کرد.
در قانون بودجه ۱۴۰۳ منابع و هزینههای باشگاه پرسپولیس، اما چند برابر باشگاه استقلال در نظر گرفته شد. برابر جدوال بودجه ۱۴۰۳ منابع و هزینههای این باشگاه به شکل تقریباً برابر ۴۲۷ میلیارد تومان است.
خبرگزاری ایرنا با ۸۳ میلیارد تومان درآمد و ۴۵۲ میلیارد هزینه جزء شرکتهای با درصد بالای زیاندهی به نظر میرسد. از ایرنا زیاندهتر، صداوسیما جمهوری اسلامی است که تنها ۶۶۰۰ میلیارد درآمد و بیش از ۲۷ هزار میلیارد تومان هزینه دارد.
بانک مسکن نیز حدود ۵۲ هزار میلیارد تومان درآمد و بیش از ۵۳ هزار میلیارد تومان هزینه دارد که این بانک را به تنها بانک زیانده دولتی (به ادعای قانون بودجه) بدل ساخته است.
بودجه ناچیز برنامه ترک اعتیاد و اطفاء حریق جنگلها
مبلغ سرمایهگذاری در مناطق کمتر توسعه یافته ۱۰ هزار میلیارد تومان است. برخی مبالغ در بودجه سال جاری به شکل معناداری ناچیز در نظر گرفته شدهاند. برای مثال کل بودجه برنامه ترک اعتیاد معتادان مواد مخدر و روانگردان و بیمه پایه سلامت مرتبط با آن تنها حدود ۲۰ میلیارد تومان است. در حالی که بر اساس آمارها حداقل ۵ میلیون معتاد در کشور وجود دارد.
حق بیمه پایه سلامت زندانیان و خانواده آنها نیز تنها حدود ۲۷ میلیارد تومان است. بودجه در نظر گرفته شده برای پیشگیری و اطفاء حریق جنگلها و مراتع نیز کمتر از ۶ میلیارد تومان است. اجرای طرح مقابله با بیابانزدایی و کانونهای بیابان زا نیز تنها ۵۵۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بودجه در اختیار دارد.
این در حالی است که در لایحه پیشنهادی دولت تنها بودجه سازمان تبلیغات ۵ هزار و ۲۶ میلیارد در نظر گرفته شد. نهادهای جامعه المصطفی العالمیه و نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه نیز هر کدام بیش از ۱۴۰۰ میلیارد تومان بودجه دریافت کردند.